عبدالرضا سپهری؛ معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری شهرستان تایباد در این نشست، اظهار داشت: آنچه در اشعار شعرای ایرانی و مهمانان افغانستانی ما قابللمس بود، احساس مسئولیت اجتماعی بود که نسبت به جامعه خود داشتند و شایسته تقدیر است. سپهری با بیان اینکه ما زمانی یک کشور یکپارچه بودیم با یک فرهنگ، ادبیات، زبان و دین مشترک، گفت: امروز مرزهای جغرافیایی بین ما فاصله انداخته است و باید با استفاده از امکانات موجود مانند بستر فضای مجازی دلها را به هم نزدیکتر کنیم و بافرهنگ غنی خودمان، ادبیات مشترکمان را غنیتر کنیم و به آن طراوت ببخشیم. ما این آمادگی راداریم در سطح شهرستان تایباد و همچنین در کلان کشور، ارتباطات ادبی، هنری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را با همسایگان خود تحکیم ببخشیم، گرچه ارتباطات فرهنگی قدرتمندی بین دو ملت ایران و افغانستان هماکنون برقرار است.
پیوند ادبی ایران و افغانستان در تاریخ ادبیات بهوضوح قابلمشاهده است
دیگر سخنران این نشست ادبی، عبدالله عرب یوسفآبادی بود که با معرفی بزرگان ادبیات معاصر افغانستان و ارتباطات آنها با ادبیات و مشاهیر ادبی ایران، اظهار داشت: پیوند ادبی ایران و افغانستان با مشترکات فراوانی که بین این دو ملت برقرار است، در تاریخ ادبیات بهوضوح قابلمشاهده است، هیچکس نمیتواند شاعران قرن سوم تا دهم هجری را به یک کشور اختصاص دهد و این معاهده ننگین پاریس بود که بین ما فاصله انداخت. این استاد ادبیات افزود: در سایه جنگهای طولانی که باعث آوارگی جمعیت بسیاری از همسایههای عزیز شرقی ما شده است، برگزاری چنین گردهماییهایی زیبا و باعث همدلی و همزبانی است، هرچند مردم تایباد از نخستین روزهای جنگ افغانستان با آغوش باز برادران و خواهران خود را پناه دادند.
از فارسی دری تا همسایگی
عامر توکلی، مدیر انجمن آثار و مفاخر شهرستان تایباد نیز در ادامه جلسه، اظهار داشت: نخستین دلیلی که بر اهمیت این مجلس افزوده است، زبان فارسی دری است. این زبان عامل قدرتمندی بود که خراسانیان را مثل دانههای تسبیح به هم پیوند میداد. فارسی دری پس از اسلام با آمیختگی به زبان عربی و حتی موسیقی کلام عرب، انعطاف و قابلیت ویژه یافته بود و توانست قلمروی خود را بهعنوان دومین زبان عالم اسلام از ماوراءالنهر و آسیای مرکزی تا خراسان بزرگ و شبهقاره هند توسعه ببخشد. مدیر انجمن آثار و مفاخر شهرستان تایباد تصریح کرد: دلیل دوم، همسایه بودن چند هزارساله ماست. همسایه دو ابر شهر دنیای کهن، دو مرکز علم و فرهنگ و هنر اعصار مختلف به تایباد و باخرز کهن فرصت تعالی و پیشرفت داد. مردمان باخرز کهن اگر به همسایه شمال غربی خود مینگریستند و مشاهیری چون حاکم نیشابوری و ثعالبی را میدیدند، در زادگاه خود ابوسعد مالینی و علی بن حسن باخرزی داشتند، اگر نفحات خوش عرفان خراسان را از همسایه شرقی خود و از سوی پیر هرات درک میکردند، در زادگاه خود سیف باخرزی را داشتند که با رباعیات شورانگیز و رساله عشق خود، شور و لطافت در عرفان خراسان انداخت، حتی مولانا ابوبکر تایبادی را داشتند که تیمورگورکان خود را جاروب کش آستان او میدانست و او به تیمور بیاعتنا بود. توکلی افزود: پس از فرهنگ و ارتباطات فرهنگی که بر بستر زبانی و اعتقادی مشترک در قرون مختلف شکلگرفته بود، ادبیات و شعر دلیل دیگری برای برگزاری چنین مجالسی است. او ابراز امیدواری کرد، ماحصل چنین نشستهایی، چاپ آثار مشترک شعرای تایباد و هرات و در سطح بالاتر ایران و افغانستان و حتی تاجیکستان باشد.